Sunday, April 22

رای گیری

مثل ندید بدید‌ها از صبح دوست داشتیم برویم رای دادن مردم را ببینیم، عاقبت هم حدود شش و نیم بعدازظهر رفتیم. توی حیاط شهرداری نزدیک خانه مان از تنها پلیس نگهبان که مشغول صحبت با موبایل هم بود پرسیدیم می‌توانیم داخل را ببینیم که با مهربانی اجازه داد!
با اینکه ساعت راگیری هنوز تمام نشده بود اما شمارش را آغاز کرده بودند پشت درهای باز و بدون هیچ قیل قالی، داخل شدن ما هم کسی را متعجب یا معترض نکرد.
راس ساعت هشت شب در پایان زمان قانونی رای‌گیری هم نتایج اعلام شد، این البته نتیجه شمارش ماشینی است، نتایج شمارش دستی همان که ما دیدیم، قرار است تا سه روز دیگراعلام شود.
(ظاهرا هر کس پرینت اسم کاندیدای مورد نظرش را هم از ماشین می‌گیرد و داخل پاکت توی صندوق می‌اندازد.)

8 comments:

Anonymous said...

سلام
از وب لاگ مریم اینا به اینجا رسیدم
قالب وب لاگت قالب قبلی وب لاگ من بود :)
نوشته هایت را دوست داشتم.

با احترام
بهار

Anonymous said...

bAbA sor@!!!

Anonymous said...

baba in anahita mesle inke yadesh mire koja rafte onja france ast dostam!!!

Anonymous said...

آره کارتها را روی میز می گذارند. مثلا این بار 12 کارت روی میزها بوده که هر رای دهنده موظف است یکی از هر کدام بردارد. از همه . بعد برود پشت اتاقک پرده ای که به مرا یاد محل اعتراف به گناهان در کلیسا می اندازد، کارت کاندیدای مورد نظرش را درون پاکت می گذارد و بقیه ی کارتها را به طور منطقی یعنی اگر نخواهد از راه متمم گیری ملت نفهمند که رایش چه بوده! با خود خارج می کند. نمی دانم از چه دوره ایی قانون گذاشته اند که یک نفر باید مدام کارتهای روی میز را پر کند تا همه هم قد باشند. چون یکی از ماموران رای گیری یکبار با کم کردن عمدی کارتهای یک کاندیدا می خواسته بر افکار عموی اثر بگذارد.

شاد باشی رفیق

Anonymous said...

دوستم انتخابات ِ اون جا مثل ِ همه ی ِ انتخابات ِ ایران پرشور بود؟؟! :دی

Anonymous said...

من تازه همه ی ِ آرشیوتو خوندم و فهمیدم استادت روس هست و این حرفا. اصولاً بهتره در کشورِ بیگانه استاد ِ بیگانه داشت و بر علیه ِ اون کشور تو طئه چید!!چی گفتم! خودم از حرفم ترسیدم!!

آناهیتا said...

آره دوستم حتی بعضی‌ها از خارح فرانسه آمدن رای دادن و برکشتن. و ادعا هم کردن که دولت باید هزینه سفرشان را بده!!

آناهیتا said...

سمیرا عزیز
من و استادم دست به یکی کردیم آنهم شدید.
ساینا حان
ممنون از توضیحاتت فکر کنم باید قبل از نوشتن هر مطلب اول با تو مشورت کنم.