سوال
آدمها یا به واسطه دلشان ازدواج میکنند یا عقلشان، در هر دو صورت هم هیچ تضمینی وجود ندارد که بار دیگر و جای دیگر دلشان درگیر ماجرای دیگری نشود. مدتهاست این سوال گوشه ذهنم است که در چنین وضعیتی آدم باید چه کار کند؟
این سوال دو تا جواب کلاسیک دارد اولی توصیه می کند خانمها را بگذاریم گوشه خانه که چنین بلایی سرشان نیاید و آقایان را هم برای 3+n بار مجاز میشمارد که این بلا بر سرشان نازل شود. دومی هم که میگوید هرلحظه چنین احساسی کردی بزن زیرهمه چیز و خداحافظ.
تکلیف آدمهایی مثل من که هیچ کدام را نمیپسندیم چیست؟
هیجان زده نشوید این سوال هیچ ربطی به زندگی ما ندارد، کتاب "رویای تبت" فریبا وفی را خواندم و یاد سوال بیجواب چندین و چند سالهام افتادم.