گل فروش
من به شدت با آن شاعر محترمی که گفته:" ای گل فروش گل چه ...." مخالفم و آن قدر این شغل را دوست دارم که نقشه کشیده ام زودتر بازنشسته شوم و بروم دنبال این کار. البته معلوم نیست از کدام کار شروع نشده ای باید زود بازنشسته شوم!
امروز توی یکشنبه بازار پیرمرد و دو نسل از اعضای خانواده اش محصولات مزرعه شان را می فروختند.
شش گلدان شمعدانی شش یورو، دوازده تا ده یورو.
یک جعبه شش تایی با گل های چند رنگ برداشتم اما چشمم روی گلهای یکدست سرخ جعبه بغلی گیر کرده بود.
هفت یورو پول توی دستم را به طرف پیرمرد دراز کردم و او فقط اسکناس پنج یورویی را برداشت، شاید همین کارش بهم جرات داد بگویم یکی از گلدانهای آن جعبه را هم می خواهم.
با خوشرویی پر گل ترینش را جدا کرد و داد دستم ، داشت بلند بلند حساب می کرد که چقدر از دو یورویی که گرفته باید پس بدهد که گفتم همه اش باشد.
از این که این بار من به او تخفیف داده ام دو بار تشکر کرد و چند آرزوی خوب هم برای آخر هفته مان چاشنی اش کرد.
پ ن: عکس بالا پنجره خانه جدید است و باغچه (!) نقلی که آرزویش را داشتم.
12 comments:
یک لحظه برای داشتن همچین پنجره ای به تو دوستم حسودی کردم. البته حسادت که نه! کاش من هم آنجا بودم.
منم سرم به همچین باغچه ی کوچیک و خوبی گرم بود و دیگه سراغ وبلاگ نمیومدم.
خونه ی جدید مبارکه دوست من!
من هم ميخوام باز نشسته بشم ميشه؟
يادمه يه روزهايي قرار بود با ياسي و فاطمه گل فروشي ونوار فروشي بزنيم كنار يه كتابفروشي
ميبينم يه همراه ديگه هم پيدا كرديم
عاليه
كي بازنشسته ميشي؟ :)
آخي چه قشنگ! مباركه.
خونه ی جدید و گلدونهای نو مبارک!
مانیا سیما نسرین مرضیه و ریرا عزیز
ممنون
نسرین جان به نظرم هنوز باید سی و چند سالی منتظر باشم
من که اصلا بازنشسته به دنیا اومدم.شما رو نمی دونم
سلام خوبی؟ چرا جواب پیغامهامو نمی دی؟ خونه ی جدید راحتین؟
Kojaee Mon ami?
سلام خانم آ.پ
من هومن شمس هستم
خوشحالم که وبلاگ شمارو پیدا کردم
امیدوارم خوش و خرم باشید
اردتمند
هومن شمس
کس دیگه ای نیس تو باهاش موافق یا مخالف باشی به هواش بیای این جا نظرت رو بگی؟
سلام آقای شمس
ممنون که به اینجا سر زدید
امیدوارم شما هم خوب و خوش باشید
Post a Comment