Saturday, February 23

این روزها

1-از صبح چند ده بار برنامه را اجرا کرده ام و هر بار باز هم تغییراتی لازم داشته، خسته ام. به اصرار همسر را قانع می کنم برویم سینما، می رویم بادبادک باز را ببینیم.
ساعت از ده گذشته که از سالن می زنیم بیرون، توی هوای سرد و مرطوب شب و در میان مهی که حسابی پایین آمده، پنج شش دقیقه ای می دویم تا تراموایی را که نزدیک می شود از دست ندهیم و مجبور نشویم بیست دقیقه ای توی ایستگاه بایستیم.
2- پشت دستم را نگاه می کنم ساعت پنج شده، از صبح مشغول پاورپوینت درست کردن و سر و سامان دادن به درس هفته آینده ام. دنبال یک جور تجدید قوا برای دو سه ساعت آینده می گردم.
توی bbc اسکار را جستجو می کنم و ده دقیقه ای بین عکس ها و خبرها می چرخم و برمی گردم سراغ اسلایدها.
3- پریشب لب تاپ را روشن گذاشته ام تا Juno و بادبادک باز و دو فیلم دیگر را که همسر خواسته به قول فرانسوی ها تله شارجه کنم.
می رسم خانه بعد از یک روز نسبتا طولانی، اما همین چند صد متر پیاده روی از ایستگاه تراموا تا خانه حسابی سر حالم آورده، هوا بوی بهار می دهد.
لب تاپ را به تلویزیون وصل می کنم و می نشینم به دیدنJuno.
4- می ترسم حس آدمی را دارم که دراگ آرام آرام در تمام سیناپس هایش ته نشین می شود....
می ترسم از اعتیاد به این زندگی، به این همه آرامش ....

7 comments:

Anonymous said...

salaaaaaam,

midooni khoda vakili ta hala koli hes haye mokhtalef dashtam ha, vali in yeki ke goofti: Drug Arom to sinapsa tehneshin mishe, ta hala nadashtam. :)
chize jalebiee??? ya na?
man ke nemifahmam chera mitarsi, kodom aramesh, mashal..pore energi hasti.
midoni gamonam mesle darya shodi. on pain ke beri arameshe, vali on bala ha khoda midoone che mojai hast. (mon mer!)

Anonymous said...

vai eshtebah shod: ma mer! :)

Anonymous said...

Salam Anahita jan, khaste nabashi, khoda ghovvat khanoom moalem:)
manam avalaye in term.. na bebakhshid terme gozashte! (zood, zood, zood migzare, hamin hesseo dashtam. vaghti tu otagham minshastamo az panjere be shahr cheshm midukhtam... hajme aramesh az gonjayeshe man fozun bud... alan ba "khoob" tamoom shodane terme avval o ... baz ham in aramesh bishtar shode... hala soal: az kodum sarcheshme aab mikhore in aramesh? ya shayadam az kodum sarcheshme ha?? hamishe bayad tarsid? tufani dar rahe? chera balad nistim azash lezzat bebarim? hagh darim albate behesh adat nadarim! ya hade aghal man ke nadashtam!

Anonymous said...
This comment has been removed by a blog administrator.
آناهیتا said...

bebkahhsid siva jan
baraie inke adresset ro pak konam majbur budam tamam e comment ro pak konam.

sharmande kholase
bahat tamas migirm.

Anonymous said...

آناهیتا سلام
در دنیایی که از شش جهت اش منجنیق اضطراب و تهدید می ریزد و فقط کافی است پیچ رادیو را بپیچانی یا تلویزیون را روشن کنی یا نگاهی گذرا بر روزنامه ها بیفکنی ، داشتن آرامش همچون مرغ همایی است بر کوه قاف .این آرامش مستدام باد.

Anonymous said...

خانم آناهیتا سلام
وبلاگ ژولی ویل را که من با عنوان ( روز نوشتهای یک پزشک در فرانسه ) لینک کرده ام راملاحظه کن .او خود را این گونه معرفی می کند: من هیچ گاه در ایران نبودم هیچ وقت به ایران نیومدم درک درستی از ایران ندارم پدر و مادرم نوجوان بودن که از ایران خارج شدن در پاریس به دنیا اومدم تا 18 سالگی در فرانسه بودم در 19سالگی به لندن رفتم تا26 سالگی درلندن بودم بعد به پاریس برگشتم و یک پزشک هستم با 31سال سن اسم من برگرفته ازنام:همسر خشایار شاه است .